خود نیما اولین کسی بود که در قالب شعرنو برای کودکان شعر سرود؛ بعد از او پیروانش نیز در اشعارشان شعر کودکانه سرودند و کم کم شاعرانی پدید آمدند که تمام تلاش هنری خود را به شعر کودک اختصاص دادند و ادبیات کودکان جایگاه رسمی خود را یافت. بزرگترین تحول در ادبیات معاصر به سردمداری نیمایوشیج با عنوان «شعرنو» ثبت شده است؛ در این ادبیات، انسان ایرانی در محور و مرکز واقعیات قرار گرفت و کیفیت های متغیر طبیعت و سرشت او مطرح شد؛ از مهم ترین تحولات این تغییر، ظهور شعر کودک بود که در ادبیات سنتی مورد توجه نبود و برای اولین بار در شعرنو جلوه کرد. همین اندازه توجه به صنایع لفظی از وجود نوعی ذوق انتقادی حکایت می کند، ولی اثر این درجه از نقد در کتاب های آن زمان به زحمت دیده می شود.همچشمی و رقابتی که در دربارها میان شاعران بود، آنان را به انتقاد از آثار یکدیگر وادار می کرد.از نمونه های قدیم این گونه “نقد” می توان به شعرهای فردوسی اشاره کرد که پس از نقل بیت هایی از دقیقی در شاهنامه عقیده ی خود را درباره ی این شعرها بیان می کند:چو این نامه افتاد در دست من / به ماهی گراینده شد شست مننگه کردم این نظم سست آمدم / همه بیت ها نادرست آمدمکامل ترین و دقیق ترین نمونه ای که از این نوع نقد شعر می توان به دست داد، مقابله ی عنصری با غضائری است.
گفت و گو از شعر جدید ایران، یعنی ادبیات پس از اسلام است.در اواخر سده ی چهارم هجری است که در شعر ایران اثر توجه به صنعت شعر ظاهر گشت. این قصیده ها در دیوان عنصری و جلد اول مجمع الفصحا درج است.نمونه ی این گونه نقد در تاریخ ادبیات ایران کم نیست.این گونه نقد که از رقابت میان شاعران ناشی بود، در دربار پادشاهان هند و روزگاری که سبک معروف به “هندی” در شعر فارسی رواج گرفته بود، بیش از همیشه معمول گردید و شاعران خرده بین و نازک خیال آن روزگار با این گونه اعتراض ها و ایرادها می کوشیدند رقیبان خود را از میدان به در کنند.در میان نویسندگان تذکره ها و کتاب های ادبی نیز کسانی بوده اند که در نقادی و شناسایی شعر، ذوق سلیم داشته اند و برخی از آنان بر اثر مطالعه و تحقیق درباره ی مسایل انتقادی اجتهاد می کرده اند.در تذکره هایی که پس از سده ی دهم نوشته شده، نقدهای صریح، ولی نه چندان دقیق فراوان است. وی با بیان اینکه سلسله نشست های درس گفتار ادبی برای دانشجویان رشته های مرتبط بسیار خوب است، اظهار داشت: کسانی که در حوزه نقد ادبی فعالیت داشته باشند، در نشست های درس گفتارهای نقد ادبی نکات کلیدی و مفید دریافت خواهند کرد. This article was w ritt en with GSA C ontent Generator Dem oversion!
تاریخ نقد را از افلاطون شروع می کنیم تا قرن بیستم و تفاوت نقد در این دوره های مختلف را تبیین می کنیم.ن خستین جلسه این نشست ها فردا سیزدهم دی برگزار می شود. این کتاب دایره المعارفی است که در علوم اولین حکمای یونان و آخرین حکمای اسلام گفت و گو می کند و درباره ی دقت و ارزش آن جای دیگر باید بحث کرد.از کتاب های معدودی که در سده ی اخیر به تقلید المعجم در بدیع و نقدالشعر تالیف شده و در برخی موارد جز نقل و تلخیص آن کتاب کاری نکرده اند، در این مقاله نمی توان سخن گفت، ولی ذکر نام “براهین العجم” لسان الملک مولف معروف ناسخ التواریخ در این جا خالی از فایده نیست. موضوع و بحث ادبیات تطبیقی، ماهیت و کارکرد(های) آن بااینکه در جهان غرب پیشینهای طولانی دارد و دانشرشتهای مدون و شناخته است و گروههای تخصصی بسیاری در مراکز دانشگاهی و پژوهشی گوناگون بر روی آن کار میکنند لیکن در کشور ما هنوز چندان که باید شناخته و رایج نیست و بهتازگی برخی گروههای ادبیات ـ فارسی و غیرفارسی ـ بدان اقبال نشان داده و معدود منابعی هم در این زمینه فراهم آمده است. این اسرار هر لحظه او را بیشتر در کام کابوس و خیال های وهم انگیز فرو می برد. This data has been do ne with GSA Content G ener at or Demoversion !
این تاریخچه را بدون ذکری از کتاب نفایس الفنون محمد بن محمود آملی نمی توان به پایان برد. تهور و صراحتی که وی در نقد به کار می برد قابل ستایش است. کتاب وی ، به ویژه بخش دوم آن، یکسره گفت و گو درباره ی این مباحث است و نقل و تلخیص آن مطالب که در دسترس همه هست، در این مقاله فایده ای ندارد.شمس قیس رازی با آن که در طی کتاب ها بی رحمانه و حتا گاه ظالمانه شعرهایی را نقد و طرد می کند، خود عقیده دارد که درین کار نباید افراط کرد.در این جا مثل این که شمس قیس وظیفه و مسئولیتی را که منتقد در هدایت ذوق ها دارد فراموش کرده است. اگر منتقد هر “بذله ی ناخوش” و هر “حراره ی رکیکی” را بپذیرد، وجود او و اصول او و قوانینی که ذکر می کند، در عالم به چه کار می آید؟ از این رو عجیب نیست که در این دوره کسانی با صراحت و وضوح در نیک و بد اشعار سخن بگویند.در میان حاکمان و امیران آن زمان سخن شناسان قابلی وجود داشته اند.