این کتابها در حوزه نقد شامل ساختار و تاویل متن، مدرنیته و اندیشه انتقادی، نقد خلاق، ساختگرایی و نقد ساختاری، ساختشکنی در فرایند تحلیل ادبی، درآمدی بر هرمنوتیک در ادبیات، مبانی و روشهای نقد ادبی، گفتمان نقد، نظریه و نقد ادبی، نقد ادبی عبدالحسین زرینکوب، نقد ادبی سیروش شمیسا، در آینه نقد، نقد آثار و اندیشههای داستاننویسان بزرگ غرب، بنیادها و رویکردهای نقد ادبی، نقد ادبی علی تسلیمی، مکتب اصالت زن در نقد ادبی، ذهنیت و زاویه دید در نقد و نقد ادبیات داستانی، نظریههای نقد ادبی معاصر صورتگرایی و ساختارگرایی، نقد روانشناختی متن ادبی، درباره نقد ادبی، درباره ادبیات و نقد ادبی، هنر نقد ادبی، شیوهنامه نقد ادبی و آثار ترجمه از جمله بینامتنیت از گراهام آلن، دیدگاههای نقد ادبی از ویلبر اسکات، درآمدی بر ساختارگرایی در ادبیات نوشته رابرت اسکولز، پیش درآمدی بر نظریه ادبی، اثر تری ایگلتون، صدای تنها، مطالعه و تحلیل ساختاری داستان کوتاه اثر فرانک اوکانر، قصه روانشناختی نو نوشته لهاون ایدل، نقد و حقیقت، درآمدی بر روایتشناسی اثر رولان بارت، درآمدی بر نظریهها و روشهای نقد ادبی، نوشته چارلز برسلر، عمل نقد اثر کاترین بلزی، شیوه تحلیل رمان، روش مطالعه ادبیات و نقدنویسی نوشته جان پک، چگونه نقد بنویسیم از دیوید پیری، نقد ادبی در قرن بیستم اثر ژان تادیه، درآمدی نقادانه زبانشناختی بر روایت نوشته مایکل تولان، شیوههای نقد ادبی از دیوید دیچز، راهنمای نظریه ادبی معاصر از رامان سلدن، جهان متن و منتقد از ادوارد سعید، تحلیل نقد از نورتوپ فرای، زبانشناسی و نقد ادبی نوشته نورتوپ فرای، اصول و شیوههای نقد ادبی نوشته سید قطب، فرهنگ توصیفی ادبیات و نقد اثر آنتونی کادن و نقد قوه حکم نوشته ایمانوئل کانت است. Th is article was created by G SA Content Generat or Demoversion!
در سادهترین حالت تئوری را میتوان نوعی نقدادبی دانست که اثر را در یک فرامتن بزرگتر خارج از خود متن مورد بررسی قرار میدهد. نقد ادبی میتواند به شکل یک گفتمان نظری بر اساس نظریهی ادبی باشد یا بحث مفصلتری که حالت گزارشگونه در باب یک اثر ادبی داشته باشد. نوافلاتونیها این عقیده را گسترش دادند که تمثیل میتواند بین انجیل و عهد قدیم همانگی ایجاد کند؛ یعنی جدید به شکل تمثیلی در قدیم به تصویر درآمده است. این کتاب با یک نگاه اندکی چپگرایانه به ریشههای شکل گیری و گسترش این امپراتوری میپردازد. در یک کلام، نقد، داوری منصفانه یک اثر ادبی و هنری است و منتقد کسی است که با نقد، که همان هنر خویش است؛ به ادبیات و هنر دیگران میپردازد. مقالاتی که در این کتاب آورده شده، در هفت فصل به پیدایش روایتشناسی و تعاریف اولیهی آن و نظرات نظریهپردازان مختلف از جمله رولان بارت و ژرار ژنت، نظریههای روایتشناسی از پل کُبلی، نقد داستان با رویکرد روایتشناسی، مفاهیم کلیدی در روایتشناسی، کانونیسازی و الگوهای آن، تعریف روایت و روایت داستانی و در نهایت تحلیل شخصیتهای روایت میپردازد.
این رمان اوضاع نابسامان کشور در آُستانه کودتای 1299 را روایت می کند. خلاصه عرض کنم؛ به نظر من جشنواره فجر یک گعده بزرگ ملی بود که امروز جای آن گعهده بزرگ خالی است.علت اینکه بسیاری از شاعران برجسته کشور که روزگاری در این جشنواره نقش داور، دبیر و هیأت علمی را ایفا میکردند الان دیگر نسبت به جشنواره شعر فجر بیتفاوت هستند؟ این نویسنده که فارغالتحصیل دکترای نقد و نظریهی ادبی از دانشگاه انگلستان است، تا به حال آثار بسیاری را در حوزهی مطالعات ترجمه، نقد ادبی، نظریهی ادبی، نقد داستانهای کوتاه ایرانی، مکاتب ادبی، نقد فیلم و… زبانشناسی علمی گسترده بوده و زبان را از مناظر و جهات مختلفی بررسی میکند؛ از این رو شاخهها و زیرمجموعههای بسیاری دارد. رئالیسم در ادبیات چیزی نیست جز بازتاب عینی واقعیتهای اجتماعی موجود، پس واقعیت، محور اصلی نقد اجتماعی است و این نقد با توجه به جهات گسترهای که دارد، میتواند به گرایشهایی از جمله نقد سیاسی و نقد جامعهشناختی منجر شود. اهداف نقد ادبی، نسبی بودن نقد ادبی، نقد ادبی در ایران باستان، نقد ادبی در دوره اسلامی، مهمترین عوامل توسعه نقد ادبی در عصر قاجار و مشروطه، پیشاهنگان نقد جدید در ادبیات ایران، چند چهره معاصر در نقد ادبی عرب، دیدگاههای ارسطو در نقد، آغاز نقد جدید، نقد تاریخی غزلی از حافظ، تحلیل صورتگرایی غزلی از حافظ و شعر فارسی و نگاه فمینیستی از جمله موضوعات و مباحثی است که در فصلهای گوناگون این کتاب به آنها پرداخته شده است.
ام. اچ. آبرامز منتقد معاصر آمریکایی معتقد بود که برای نقد یک اثر باید سه فاکتور جهان پیرامون، مخاطب و خود نویسنده را مدنظر داشت و بر همین اساس وی نقد را در چهار عنوان کلی دستهبندی کرد. در نقد فرمگرا یا صورتگرا، نحوه بیان اثر، مورد ارزیابی قرار میگیرد و این نقد در سایه تعالیم فرمالیستی به «چه گفتن» چندان بهایی نمیدهد؛ بلکه «چهگونه گفتن» و ساختار کلی اثر را مورد قضاوت قرار میدهد. منتقد هر چند میتواند در سبکها و شیوههای مختلفی نقدش را بنگارد؛ اما در یک نگاه کلی، نقد ساختارگرا یا فرمگرا خواهد بود و دیگر شکلهای نقد، در زیرمجموعه یکی از این دو گروه، خواهد گنجید. مراد پیشینیان از نقد، غالبا بیان معایب و کاستیهای یک اثر ادبی بودهاست اما در عصر جدید و بنا به گفته تی. نویسنده در مرحله بازنویسی و ویرایش باید به بررسی اثر خود بپردازد و این بررسی شامل نظر، نقد، تحلیل، تفسیر و تاویل است.