از بيم نكوهش و كيفر شمر پيش چشمان او برآن حضرت يورش آوردند و زرعه بن شريك تميمي ضربه اي بر دست چپ آن بزرگوار وارد ساخت. شرار تشنگي دركام حسين زبانه زد؛ به فرات نزديك آمد تا آب بنوشد؛ اما از كمان حصين بن نمير تيري رها شد وبردهان آن حضرت نشست؛ آن بزرگوارتير را از جاي بركند و جلوخون را بادستان خويش گرفت؛ حسين رضي الله عنه درجنگ با لشكر انبوهي كه بر او يورش مي آوردند يكه وتنهاماند،گاه به افرادي كه او را محاصره كرده بودند،حمله مي كرد وبه تنهايي صفوف آنان را در هم مي شكست؛ كسي جرات حمله برحضرت را نداشت زيرا به شهادت رساندن آن بزرگوار بر آنان بسيار دشوار بود وكسي كه مرتكب چنين گناهي مي شد كيفر سختي از جانب خداوند در انتظارش بود؛ تاآنكه شمر بن ذي الجوشن بر آشفت و فرياد زد: واي به حالتان درباره اين مرد چشم به چه داشته ايد مـــادرتان بـــه عزايتان بنشيند اورا بكشيد. باز يورش گستاخانه لشكر يزيد به مكه مكرمه آغاز شد اما فرمانده خونخوار آن كه قصد داشت در آنجا نيز همان وقايعي را تكرار كند كه در مدينه مرتكب شده بود، مرد و در همانجا به گورش سپردند، اما برخي از مردم داغديده مدينه به آنجا آمدند و گورش را شكافتند وجسدش را سوزاندند. Th is a rticle was cre at ed by GSA Content G enerator Demov ersion.
کتاب های دینی
آغاز گردید. ابتدا، همه این دانشمندان را فیلسوف می گفتند. در این نشست علمی حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی فضلی صاحب کتاب به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: در آغاز باید این سخن پایه را یادآور شد که این کتاب در مقام ترسیم و تبیین دانش فلسفه عرفان است؛ به تعبیری در مقام تبیین یک دستگاه سازوار منطقی از فلسفه عرفان است و جایگاه راهبردی دارد و از این جهت به شکل کلان به مسائل آن نگریسته و نگاهی خُرد نگر ندارد. از جاي برخيزيد و بدانيد كه اين تيرها، پيام آوران شوم اين مردمانند براي ما؛ بدين ترتيب جنگ آغاز شد وياران حسين رضي الله عنه چنان شجاعت و رشادتي از خود نشان دادند كه نظير آن را جز در حماسه و افسانه ها نمي توان سراغ داشت؛ لشكر با طل با آنكه بيش از چهار هزار نفر بود از پايمردي در سپاه حق ناتوان ماند تا آنجا كه هر لحظه سواركاري از آنان كشته ونقش زمين مي شد. روز جمعه دهم محرم، عمر بن سعد با لشكر همراهش وارد جنگ شد، حسين نيز به اصحابش دستور داد تا در نقاط معيني مستقر شوند، ياران حضرت حسين 72 نفر بودند كه سي و دو نفر سواره و چهل نفر پياده بودند؛ پرچم در دست عباس بن علي بود.
کتاب های فلسفه و عرفان
سپس لشكر يزيد مكه مكرمه را به محاصره خود درآورد وبعد از چند روز جنگ و درگيري پيغام رسيد كه يزيد مرده است. وقتي كه نامه ها و در خواست هاي مكرر اهالي عراق ونيز نامه مسلم بن عقيل به حسين رضي الله عنه رسيد، ايشان در روز هشتم ذي الحجه، يك روز پيش از شهادت ((مسلم)) از مكه بيرون آمدند وقصد كوفه كردند؛ بسياري از دوستان حسين هنگامي كـــه شنيدند ايشان قصد عزيمت به كوفه دارد، از ايشان خواستند تا از رفتن خودداري نمايد، واز بي وفايي ها و عملكرد نادرست اهل كوفه ياد كردند، اما حسين از تصميم خود منصرف نشد وبه راهش ادامه داد. حضرت حسين رضي الله عنه در مكه مكرمه مورد احترام وتوجه فوق العاده بزرگان آن شهر قرار گرفت، گروههاي مختلفي از مردم، اطراف ايشان جمع مي شدند وبه سخنان شيواي او گوش مي دادند، ابن زبير نيز در جوار خانه كعبه به عبادت ونيايش مي پرداخت وگاه بعد از اداي نماز بــه همراه تعداد زيادي از مردم به نزد حسين مي رفت. اولئك هم المهتدون )) (37) ؛ بشارت ده صابران را ، كساني كه هرگاه مصيبتي به آنان ميرسد، مي گويند: ما از آن خدا هستيم وبه سوي او باز مي گرديم، اينان كساني هستند كه لطف رحمت خداوند ودرود الهي برآنهاست وآنانند يافتگان.
هفت سوال درباره مذهب پاسخ داده شده است.
اختلاف روايات تاريخي زيادي درباره رخدادهاي اتفاق افتاده پس از فاجعه كربلا تا هنگامي كه خاندان نبوي به نزد يزيد رفتند وجود دارد؛ اما همگي مورخان متفقندكه آنان سرهاي كشته شدگان رابه همراه زنان به كوفه بردند و ابن زياد فرمان داد تاسرهاي آنان را در ميان قبايل كوفه بگردانند؛ صبح فرداي آن روز سر مبارك حسين رضي الله عنه را به قصر ابن زياد بردند، ابن زياد با تكه چوبي، داندانها ولبهاي مباركش را مي شكانند؛ زيد بن ارقم رضي الله عنه از اصحاب رسول خدا نيز در آنجا بود با خشم فرياد زد: چوبدست را از اين دندانها برگير، سوگند به ذاتي كه معبود راستيني جز او نيست، من خود لبان مبارك رسول خدا را بر اين لبان ديده ام كه آنها را مي بوسد، آنگاه با چشمان اشكبار از آنجا بيرون آمد وخطاب به مردم كوفه گفت: اي ملت عرب! اما عبدالله بن زبير رضي الله عنه اعتراض كرد و گفت: شايسته نيست تا شما بر بيعت فرزندتان يزيد اصرار كنيد، ما سه پيشنهاد رابه شما عرضه ميداريم كه روش كساني هست كه قبل از شما خلافت كردند. اما حضرت معاويه رضي الله عنه در جواب گفتند: حالا ديگر فرصت از دست رفته و من بيعت مردم را با يزيد به اتمام رسانده ام، لذ راي ونظر من اينست كه شما با يزيد بيعت كنيد.
آنتونی رابینز اطلاعات به مذهب
در اینجا بیشتر به بررسی وب سایت این سایت.